“ او “
لحظهی به دنیا آمدنمان را، فقط دیگران به یاد میآورند و لحظهی از دنیا رفتنمان را هم… | ما مى میریم و همه چیز خاموش میشود | ما جاودانه نیستیم | اگر جاودانگی به معنای نامیرا بودن است، ما شکست خواهیم خورد! | اما شاید جاودانگى دربارهی اثریست که بعد از ما خواهد بود | شاید معنای جاودانگی، ایجاد کیفیتی جاوید از زندگیست | این چیزی فراتر از حدفاصل بین دو لحظه است | این چیزی دربارهی زندگیست | تولد و مرگ دو نقطه بر روی خط ممتد زندگی هستند! | اگر صدای من را میشنوید پس هماکنون برای شما هم امکانپذیر است که جاودانه باشید | به آن دو لحظه فکر نکنید | درست مثل همین حالا؛ مثل وقتی که من، با شما، دربارهی «او» حرف میزنم | دربارهی «زندگیِ او»، دربارهی «اثر او» که میتواند جاویدان باشد… | بدون هیچ ارتباطی به تولد و مرگ!