
“ پرنده “
پرنده کوچک بود / پرنده فکر نمیکرد / پرنده روزنامه نمیخواند / پرنده قرض نداشت / پرنده آدمها را نمیشناخت / پرنده روی هوا / و بر فراز چراغهای خطر در ارتفاع بی خبری میپرید / و لحظههای آبی را دیوانهوار تجربه میکرد / پرنده ، آه ، فقط یک پرنده بود!
( فروغ فرخزاد )
“ قفس “
قفس، این قفس، این قفس…/ پرنده در خوابش از یاد میبَرد / من اما در خواب میبینماش / که خود /
به بیداری / نقشی به کمالام: از قفس.
( احمد شاملو )

